تحولات منطقه

نویسنده «دختر شینا» می گوید: در خاطره نگاری، اگر نویسنده به جای قهرمان‎پروری، تلاش کند صادقانه با واقعیت‌های زندگی شهید برخورد کند، در همذات‌پنداری اثر با مخاطب به نتایج بهتری می‌رسد.

خاطره نگاری جای قهرمان‌پروری نیست
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

قدس آنلاین - «دختر شینا» که منتشر شد، کمتر کسی خانم بهناز ضرابی‌زاده را می‌شناخت اما استقبال از این کتاب، باعث شد همه منتظر باشند تا کتاب بعدی وی به بازار بیاید. ضرابی‌زاده می‌گوید کتاب جدیدش «گلستان یازدهم» را هم با همان نگاه صادقانه کتاب قبلی نوشته است.

بهناز ضرابی‌زاده بعد از نوشتن کتاب تحسین‌شده «دختر شینا» به نوشتن خاطرات خانم پناهی، همسر شهید چیت‌سازیان (از شهدای شاخص استان همدان)، اقدام کرد. این کتاب را که با عنوان «گلستان یازدهم» نشر «سوره مهر» منتشر کرده است، دربردارنده خاطرات و فراز و فرودهای چندین ماه زندگی مشترک خانم پناهی با همسرش می‏باشد.

زندگی شهید چیت‌سازیان با همسرش یکی از موضوعات جذاب دفاع مقدس است که نقاط طلایی زیادی دارد. به گفته نویسنده، یکی از این نقاط عطف تولد فرزند این زوج است که ۳۷ روز پس از شهادت شهید متولد می‌شود. این کتاب از جمله آثاری بود که مورد توجه و تقریر رهبر معظم انقلاب قرار گرفت.

درباره «گلستان یازدهم» و خاطره‌نگاری، با بهناز ضرابی‌زاده به گفت‌وگو نشستیم که حاصل آن را می‌خوانید.

شما در آثارتان بیشتر سراغ همسران و زنان جنگ می‌روید. دلبستگی به این موضوع به دلیل زن‌بودن شماست یا پر کردن خلأ در این موضوع؟ چون روایت از پشت جبهه‌ها و خانه‌های جنگ از زنجیره‌های مغفول در دفاع مقدس ماست و نویسندگان به این مسأله توجه زیادی نکرده‌اند.

دغدغه من نوشتن از مسأله‌ای مهم و فراموش‌شده در حوزه دفاع مقدس بود. سال‌هاست که در حوزه ادبیات دفاع مقدس مطالعات زیادی دارم. آثاری در مورد حضور زنان و نقش آنها در ۸ سال دفاع مقدس نوشته شده است؛ مثل «دا» یا «یکشنبه آخر». اما زنانِ این آثار در جبهه‌ها حضور داشتند و هیچ‌کدام در مورد زنی نبود که کیلومترها با خطوط مرزی فاصله دارد و خاطراتی هم از جنگ دارد. به همین دلیل حس کردم که در این حوزه خلأهایی وجود دارد و باید خاطره‌نگاری هایی در این حوزه انجام شود. بنابراین تصمیم گرفتم که شروع کنم به نوشتن خاطرات همسرانی که در پشتیبانی جنگ تأثیرگذار بودند و نقش مهم همسران رزمندگان را بر عهده می‌گرفتند. وقتی وارد این جریان شدم، دیدم افراد و خاطرات زیادی وجود دارند که ما از توجه به آنها غافل بوده‌ایم.

قصد دارید نوشتن درباره بانوان تأثیرگذار در جنگ را ادامه دهید؟

اگر با سوژه خوبی آشنا بشوم که جذابیت‌های لازم و ناگفته هایی از جنگ را داشته باشد، این کار را انجام می‌دهم. ولی اگر حس کنم نوشتن این خاطرات به ورطه کپی کتاب‌های قبلی منجر می‏ شود و به تکرار می‌افتد، این کار را ادامه نمی‌دهم.

روایت زندگی شهید چیت‌سازیان و همسرش چه جذابیتی برای شما داشت؟

اولین چیزی که خیلی مهم بود، علاقه شخصی من به شخصیت شهید چیت‌سازیان بود. زیرا ایشان یکی از شهدای شاخص و نخبه نظامی جنگ بوده و حقی که بر گردن ما داشته، تا به حال ادا نشده و زوایای زیادی از زندگی و شخصیت ایشان مغفول مانده است. ایشان الگوی دوران نوجوانی من بود. وقتی مسأله نوشتن خاطرات همسرشان پیش آمد و من پیش‌مصاحبه‌ای هم با ایشان داشتم، متوجه شدم از زوایای مختلفی می‌شود به زندگی این زوج پرداخت. خانم پناهی در ۱۸ سالگی با شهید چیت‌سازیان ازدواج می‌کند و این ۲ فقط ۲۰ ماه زندگی مشترک را تجربه می‌کنند که در این ماه‌ها نیز اغلب از هم دور بودند. ۴۰ روز بعد از شهادت همسر، فرزندشان به دنیا آمد که باید تنها آن را بزرگ می‌کرده است. تحمل این شرایط برای زن  ۱۹ ساله بسیار سخت است اما او  مقاومت می‌کند و فرزندش را با این شرایط سخت بزرگ می‌کند، نسبت به آن زندگی متعهد می‌ماند و دغدغه اصلی‌اش ادامه راه همسر شهیدش و پشتیبانی از جنگ و تربیت فرزند است. به نظرم همه اینها الگوهای مناسبی برای نسل جدید هستند تا با خواندن زندگیشان بتوانند بهره‌های لازم را ببرند.

شما با ارایه تصویری از شهید چیت‌سازیان به عنوان پدری مهربان و همسری دلسوز، سعی کردید مرزهای قهرمان‌پروری که مهم‌ترین معضل کتاب‌های خاطره‌نگاری است را بشکنید. در اینکه ابعاد شخصیتی شهید را به‌گونه‌ای بنویسید که به انسان امروز نزدیک باشد، محدودیتی نداشتید؟

شهدا باید همان‌طور که هستند ترسیم شوند. اگر این اتفاق در خاطره‌نگاری‌ها رخ دهد، مخاطب چیزی جز صداقت و راستی در کتاب نمی‌بیند. برای همین، ممکن است جایی شهید اشتباه و لغزشی داشته باشد اما من با همین پیش‌فرض ذهنی ، آنها را نشان داده‌ام. شاید به باور عده‌ای، نباید این لغزش‌ها در کتاب ثبت شود اما به نظر من انسان با همین اشتباه‌های کوچک و بزرگ و تلاش برای جبران آنها به خصایل اخلاقی مثبت دست می‏یابد. من ۲ اثر «گلستان یازدهم» و «دختر شینا» را با همین نگاه نوشتم و متوجه سیر و سلوک شهید می‌شدم. وقتی خاطرات شهدا را می‌شنیدم، متوجه می‌شدم که رفتارهای شهید در هر زمان با ماه‌های گذشته تفاوت کرده و او سنجیده‌تر رفتار می‌کند و تصمیم‌های بهتری می‌گیرد و این حس تفاوت، بسیار خوب بود. در خاطره‌نگاری اگر نویسنده به جای قهرمان‎پروری، تلاش کند که صادقانه با واقعیت‌های زندگی شهید برخورد کند، در همذات‌پنداری اثر با مخاطب به نتایج بهتری می‌رسد.

نثر «گلستان یازدهم» نسبت به «دختر شینا» از پختگی بیشتری برخوردار است. چه دغدغه‌ای داشتید که در نوشتن این اثر از تکنیک‌های داستانی استفاده کنید؟

من بسیار به نثر، زبان و شیوه روایت اهمیت می‌دهم و مراقب بودم این اثر به دنبال «دختر شینا» به تکرار نیفتد. به همین دلیل در روایت «گلستان یازدهم» تلاش کردم که روایتِ خاطره خلاقانه باشد و در عین حال مستندات از بین نرود. من به دنبال نوشتن داستان نبودم اما تلاش کردم در روایت از فلاش‌بک‌هایی استفاده کنم که مخاطب از خواندنشان لذت ببرد. من ابتدا کتاب را به‌صورت روایت خطی نوشتم اما در بازنویسی‌ها نوع نوشتن را تغییر دادم. 

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.